خلاق باشید

عکاسی به ذات خود پدیده ای خلاقه است. هم از حیث تئوری نظری و فلسفه وجودی عکاسی و هم از حیث فنی و بدنبال پیشرفت های فیزیکی و شیمیایی که همزمان درحال پیشرفت و آینده پژوهی بودند. ایده اختراع عکاسی با نیازی شدید به کشف دیدگاه ها و نوع جدیدی از دیدن همراه بود. دیدگاههای نظری که هنر را در دیگر مدیوم هنرهای بصری همچون نقاشی و حتی هنرهای تجسمی همچون مجسمهسازی به دور از همگامی با سایر پدیدههای اجتماعی عصر خود میدانست و تکرار در این هنرها و نیاز به کنکاشی جدید در حوزه های بین رشته ای را بوجود آورده بود. این کنکاش بجز اتفاقات پایانی قرن نوزدهم در دوران پیکوریال ها و بعد از آن ساختارگرایی و پدیدار شدن نظریات دنیای مدرن در هنر در سالهای ابتدایی قرن بیستم، در دوره ای نزدیکتر و در دهههای پایانی قرن بیستم و سالهای 80 و 90 میلادی بدنبال پسامدرنیسمی که هنر را در برگرفته بود همچنان وجود داشت، عکاسی را به عنوان یکی از سازههای جامعه هنری لقب داده بود. اتفاقی که اندی گراندبرگ آنرا کوچ از عصر تکثیر مکانیکی والتر بنیامین به عصر وانمود الکترونیکی عنوان میکند. موضوعی که برای اولین مرتبه ژان بوردیار آنرا موضوعی قابل توجه دانسته بود. اگر کمی از عکاسی و ماهیت خلاقه آن فاصله بگیریم و تعریفی از فرآیند بروز خلاقیت و تمامی آن چیزی که در مورد آن میتوانیم ارایه بدهیم داشته باشیم، میتوانیم قبل از اینکه عکاس خلاقی باشیم، فرد خلاقی باشیم، اتفاقی که به ما کمک میکند ابتدا در تمامی مراتب زندگی ذهنی آماده داشته باشیم و در ادامه راه عکاسی.
خلاقیت، یا همان مسئله گشایی، حس کردن مسئله یا کاستیهای موجود در اطلاعات است که با فرضیهسازی درباره حل مسئله و رفع کاستیها، ارزیابی و آزمودن فرضیهها، بازنگری و بازآزمایی آنها و سرانجام انتقال به دیگران تعبیر درستی پیدا میکند. فرآیندی که در عکاسی به شکلی مشابه وجود دارد. از انتخاب ژانر خاص عکاسی تا پیدا کردن راههای درست برای ارایه نظرات و عکسهای خود و در ادامه ایجاد فضای درست برای بررسی و نقد.
خلاقیت به این خاطر از اهمیت بالایی برخوردار است که منجر به تولید چیزی است که هم اصیل و هم ارزشمند باشد. نشات گرفته از فرآیندهای خودآگاه و ناخودآگاه. خلاقیت تحت تاثیر عوامل مختلفی است موضوعی که مستقیما بر برونداد فرآیندهای خودآگاه و هم ناخودآگاه اثر میگذارد. مواردی همچون فرآیندهای شناختی، محیط اجتماعی، ویژگی فردی، شانس(میل به اقبال)، تنوع، بیماریهای روانی، شوخ طبعی و … میتوانند از این دست موارد باشند.
در یک نظریه دیگر در مورد خلاقیت گفته میشود که تفکرات خلاق زمانی تولید میشود که شخص دیدگاههای جدیدی را جستجو کند. خلاقیت به صورت همزمان تعدادی از ویژگیهایی همچون هوش، پشتکار، غیرمتعارف بودن و توانایی تفکر به سبکی خاص دارد. همچنین در این نظریه خلاقیت را خودکار و بدون زحمت میدانند و غالبا همچون تفکرات ذهنی خودانگیخته بوجود میآیند.
بعد از تعریف خلاقیت و درک چیستی آن میبایستی با فرآیندهایی که برای دستیابی به راهحلهای خلاقانه طی میشوند آشنا شویم. فرایند خلاقانه مسایل دارای الگویی شش مرحلهای است. اگر به این موضوع توجه کنیم که خلاقیت مهمترین و اساسیترین قابلیت و توانایی انسان و بنیادیترین عامل ایجاد ارزش است که در همه ابعاد و جوانب زندگی وی نقش کاملا حیاتی دارد اهمیت موضوع روشنتر میشود.
این شش مرحله عبارتند از حقیقت یابی، ایده یابی، پالایش، راهحل یابی، تجزیه و تحلیل و دریافت بازخوردها. این موضوع میتواند در هر شاخهای از هنر، همچنین عکاسی و ژانرهای مختلف آن راه گشا باشد.
خصوصیات افراد خلاق
هوش، فکر سیال، انعطاف پذیری ادراکی، ابتکار، استقلال رای و داوری، اعتماد به نفس، خطرپذیری، تمرکز ذهنی، دانش، پیشینه تاریخی، نیاز به کسب موفقیت از مواردی هستند که افراد خلاق را از سایر افراد متمایز میکند.
افراد خلاق خیالپرداز هستند و رویاهای خود را بهتر به یاد میآورند. یکی از نظریه پردازان در این مورد عنوان میکند که اگر کسی در یک لحظه برروی دو چیز تمرکز کند تنها یک قیاس در آن بوجود خواهد آمد. اگر همزمان به چهار موضوع توجه و تمرکز کند شش مقایسه ممکن وجود خواهد داشت. افراد خلاق بدنبال تازگی و تحریکهای ذهنی هستند و نه محرکهای قوی و مخاطره آمیز دنیای واقعی. افراد با خلاقیت بالا دچار ناکارآمدی شناختی هستند و از طریق نسبتهای فامیلی با افراد دچار اسکیزوفرنی نزدیکی بیشتری دارند.
با توجه به آنچه تاکنون گفته شد، خلاقیت شاید امری ذاتی و در گرو معادلات غیرقابل تغییر باشد، اما آن چیزی که آزمایشات مختلف نشان میدهد خلاف این موضوع است. اینکه مواردی هستند که موانع بروز خلاقیتاند و میتوانیم با گذر آنها کمی خودمان را به گروهی که توانایی بروز خلاقیت دارند نزدیکتر کنیم.
گمان اینکه هر مسئله تنها یک راهحل دارد
سعی بر اینکه همیشه منطقی باشیم
اطاعت بی چون و چرا از قوانین
ترس از ابهامات و علاقه به مشخص بودن همه چیز
اصرار بر اینکه همیشه عملی فکر کنیم
ترس از شکست و پرهیز از انجام کارهای مخاطره انگیز
عدم تفریح و سرگرمی کافی
تخصص پیدا کردن تنها در یک کار
ترس از احمق جلوه داده شدن توسط دیگران
تمایل به همرنگی با جماعت
اعتقاد نداشتن به اینکه می توانیم خلاق باشیم
تمامی عکس های این مقاله از آرنو رافائل مینکینن است. خلاق باشید ادامه دارد.