از “فضای منفی” در عکاسی طبیعت استفاده کنید

از “فضای منفی” در عکاسی طبیعت استفاده کنید
فضای منفی موردی است که در عکاسی کمتر به آن توجه میشود در صورتی که میتوان از آن استفادههای مفیدی برد. مطمئنا همه میدانیم که سوژه اصلی مهمترین موضوع درون عکس است. پس چرا ما باید به فضای خالی اطراف آن اهمیت بدهیم؟ حقیقتا فضای منفی اهمیت ویژه ای در کادربندی دارد. جایی که شما سوژه ی خود را قرار میدهید و میزان فضایی که اطراف آنرا فرا گرفته است دقیقا بر روی آن چیزی که شما میخواهید نشان بدهید اثرگذار است. بیایید نگاهی به فضای منفی بیندازیم.
فضای منفی به معنی فضای خالی نیست
اولین چیز در اولویت قرار دارد. فضای منفی تنها به معنی قرار ندادن جزییات در آن نقطه نیست. فضای منفی تمامی فضایی است که در اطراف سوژه قرار دارد. در یک عکس منظره فضای منفی اطراف یک کوهستان ممکن است آسمان آبی باشد. در طبیعت گیاهانی که اطراف یک حشره خجالتی که شما بدنبال عکاسی از آن هستید میتواند فضای منفی عکس شما باشد. با ترکیببندی صحیح به این مورد میتوان فضای منفی گفت. در این حالت صخرهها، درختان و سایر مواردی که در طبیعت وجود دارد میتواند به عنوان فضای منفی در عکسی که در طبیعت میگیرید به حساب بیاید. همچنین چمنزاری که روباهی را با گل و گیاه های در آن احاطه کرده است میتواند به عنوان فضای منفی منظور شود.
فضای منفی می تواند فضای خالی هم باشد!
یکی از روشهای سنتی برای ایجاد فضای منفی در عکس میتواند استفاده از دیافراگم باز باشد. با باز کردن بیش از حد دیافراگم میتوانیم عمق میدان کمی را در تصویر ایجاد کنیم. در این حالت، یعنی عمق میدان کم سوژه اصلی واضح و اطراف آن به صورتی محو درعکس نشان داده میشوند. برای اینکه سوژه را به صورت واضح نشان بدهیم میتوانیم از مقدار عددی پایینتری برای دیافراگم استفاده کنیم. برای مثال در عکس زیر که عکس یک پروانه است در این حالت میتوانیم فضای منفی در عکس را با استفاده از دیافراگم باز ایجاد کنیم. فضای منفی این عکس به صورتی است که دیافراگم باز به محو شدن پس زمینه عکس کمک میکند و در این حالت پروانه به صورتی واضح ثبت شده است. نکته جذاب در مورد این عکس این است که در این حالت همچنان فضای باز کافی در پسزمینه این عکس وجود دارد. چشمان ما میتواند فضای باز یک بستان را تصور کند در حالی که همچنان سوژه به صورتی واضح از تصویر بیرون زده است.
میتوانیم با استفاده از محو کردن پس زمینه مواردی که باید به آنها توجه کنیم را برجسته کنیم. زمانی که در فاصله ی نه چندان زیادی در پس زمینه موضوعی وجود دارد میتوانیم با استفاده از دیافراگم باز حالت خمیر مانندی به پس زمینه اضافه کنیم که به این حالت بوکه گفته میشود. بوکه حالتی است که نقاط خارج از فوکوس در آن به صورتی محو در پس زمینه و پیش زمینه عکس ایجاد میشود. در تصویر زیر پروانهای که در میان تُنهای محو زیادی قرار گرفته حالت زیبایی به خود گرفته. گل ها در فضای رویاگونهای در کرههایی گرد گیر افتادهاند.
آب و آسمان میتواند به عنوان فضای منفی ایدهآل در عکس عمل کند و لازم نیست انتظاری از دیافراگم برای انجام این کار داشته باشیم. با استفاده از سرعت شاتر پایین و یک فیلتر کاهنده میتوانیم به آب حالت آینهای ببخشیم و در این حالت رنگهای نرم و حالت جذاب تری را برای صحنه ایجاد کنیم، همانند تصویری که میبینید، فضای منفی زیادی در تصویر وجود دارد و به کمک آن درخت و آبی که در اطراف آن وجود دارد به صورت ایده آلی در کنار هم قرار دارند.
فضای منفی داستان را شکل میدهد
فضای منفی بجز این مورد که میتواند سوژه اصلی را حمایت کند میتواند در روایت بهتر عکس شما حاضر باشد. این مورد به ما کمک میکند که به عکس خود حال و هوا ببخشیم مخصوصا زمانی که در عکس سوژههای انسانی وجود دارد. فضای منفی در عکس میتواند سوژههای مورد نظر ما را در عکس به صورتی نشان دهد که دستان سوژه در کادر باشد و چشمانش به سمت فضایی باشد که خورشید در آن قسمت غروب میکند. فضای منفی میتواند در این حالت غم و اندوه در تصویر را بیشتر کند. مثلا عابری که در پارک بر روی صندلی نشسته و روبروی او دریاچهای خالی وجود دارد. تصویر زیر به شما نشان میدهد که چگونه در تصویر میتوانید از هایلایتهای جزیی سوژه خود برای ایجاد فضای منفی استفاده کنید. در تصویر زیر میتوانیم حس سردی هوا و غریبگی را به لطف فضای منفی که به آسمان اختصاص دادیم در عکس دریافت کنیم. فرض کنید عکس را به گونه ای برش میزدیم که قسمت بیشتری را در فضای سمت دیگر درخت در نظر میگرفتیم. فرض کنید درخت، پدر و فرزند و ماه در مکانی دیگر قرار بگیرند در این موقعیت آیا همچنان داستان یکسانی روایت خواهد شد! فضای منفی در این عکس اثر چشمگیری دارد.
فضای منفی را فراموش نکنید
ما باید تمامی موارد موجود در صحنه را به عنوان یک عکاس بررسی کنیم. حتی اگر سوژه قابل توجهی داشته باشیم در پس زمینهای شلوغ ، اثر خود را از دست خواهد داد. در نتیجه فضای منفی باید در پیشانی ذهن ما باشد. این موضوع را باید زمانی که در حال کادربندی از دریچه چشمی دوربین هستیم در نظر داشته باشیم، آیا باید مقدار بیشتری را به آسمان و یا مقدار بیشتری را به زمین نسبت بدهیم؟ آیا باید با بستن دیافراگم جزییات بیشتری را به پس زمینه بدهیم یا باید با باز کردن آن پس زمینه را محو کنیم؟! فضای منفی را در کار خود اولویت بدانید و ببنید که چطور ترکیب بندی در عکسهای شما روز به روز بهتر میشود!