ترکیب بندی در عکاسی منظره

وقتی صحبت از عکاسی منظره میشود ترکیب بندی به عنوان مهمترین عامل مطرح میگردد. افراد مختلف دیدگاههای متفاوتی درباره ترکیب بندی در عکاسی منظره دارند. اما نکات و ایدههایی کلیدی در این زمینه وجود دارد که با در نظر گرفتن آنها هنگام عکاسی منظره (Landscape) نتیجه عکاسی قابل توجه میشود. در ابتدا درباره المانهای ترکیب بندی صحبت میکنیم و در ادامه به نحوه استفاده از آنها در ترکیب بندی اشاره میکنیم.
منظرهای جذاب از آتشفشانی در ایسلند. چه چیز این ترکیب را جذاب میکند؟
جرمها و خطوط
در ابتدا شیوهای از طرز تفکر درباره یک عکس و عناصر موجود در آن را بیان میکنیم. در این طرز تفکر عناصر به عنوان شکلهایی آبستره (انتزاعی) دیده میشوند. این اشکال به تنهایی یا با همدیگر برای ایجاد تعادل در ترکیب بندی استفاده میشوند. به این ترتیب یک کل داریم که اجزای آن به خوبی در تعادل با یکدیگر عمل میکنند. شکلها تنها بزرگ یا کوچک، ضخیم یا نازک نیستند، بلکه دارای ویژگیهای اضافهتری هستند. این خصوصیات، نحوه برخورد ما با آنها و تصمیم گیری درباره نحوه قرار دادنشان در ترکیب بندی و در اینجا ترکیب بندی عکاسی منظره را تعیین میکنند.
آیا میتوانید اجزای اصلی این تصویر را مشخص کنید؟ این اجزا چه خواصی دارند؟ از چه نظر با محیط اطرافشان متمایز هستند؟ چه چیز در این عکس چشمها را به سمت خود جذب میکند؟ آیا در این ترکیببندی جهت میبینید؟
یک راه موثر برای تشخیص اشکال انتزاعی تقسیم آنها به جرمها و خطوط است.
جرمها
جرمها (تودهها) اشیاء قابل تشخیص در عکس هستند که لنگرهای ترکیب بندی به شمار میآیند. آنها با داشتن ویژگیهای متفاوت مانند رنگ، شکل و بافت، برجسته و متمایز از محیط اطراف خود هستند و نقش مهمی در ترسیم فضایی جذاب در چشم بیننده دارند. (نمونه بارز آن بوتههای موجود در شکل بالاست که از هر لحاظ با محیط پیرامون خود متفاوت میباشند.)
خطوط
خطوط، تودهها را به هم متصل کرده و تعامل بین آنها را افزایش میدهند. علاوه بر این حس حرکت و جاری بودن ایجاد میکنند و باعث پویایی بیشتر عکس میشوند.
در این دو عکس خطوط و اجرام به وضوح دیده میشوند. این دو عکس از لحاظ ترکیب بندی شبیه هستند؟ آیا یکی نسبت به دیگری ارجحیت دارد؟
مثال هایی برای درک بهتر اجرام و خطوط در ترکیب بندی
در برخی عکسهای منظره فقط از اجرام در ترکیب بندی استفاده میشود، در برخی از خطوط و در بعضی دیگر از ترکیب هردو بهره گرفته میشود. این دسته آخر بسیار جذاب و چشمنواز هستند. تشخیص خطوط و تودهها در هنگام عکاسی معمولاً ساده است اما گاهی قضیه کمی پیچیدهتر میشود. برای آنکه درک خوبی از این عناصر پیدا کنید بهترین کار این است که با دقت به عکسها نگاه کنید و به تر کیب بندی آنها توجه نمایید.
مثال 1
این عکس سه جرم اصلی دارد. جرمی که در پیش زمینه قرار دارد که از همه بزرگتر است و خصوصیات ویژهای چون بافت، رنگ و جزئیات بیشتر، آن را برجسته و جذاب میکند. بنابراین عنصر اصلی عکس به شمار میآید. اگر دقت کنید سه قله در انتهای عکس دیده میشود ولی آنها را یک جرم در نظر گرفتهایم. علت آن است که این سه، با یکدیگر هم پوشانی دارند و بسیار شبیه هستند. بنابراین چشم بیننده آنها را به عنوان یک عنصر درک میکند.
حال باید از خود بپرسید چه چیز این عکس را زیبا میکند؟ چرا این عناصر به گونهای دیگر در عکس چیده نشدهاند؟ چرا کمی چپتر، راستتر، بالاتر و یا پایینتر کادر بسته نشده است؟ اینها سوالاتی است که در هنگام تجزیه و تحلیل ترکیب بندی باید از خود بپرسید.
و اما خطوط! آیا در این عکس خطوط میبینید؟ شاید خطوطی دیده شوند ولی چشمگیر نبوده و تاثیری در ترکیب بندی ندارند.
مثال 2:
در این مثال یک جرم اصلی وجود دارد و آن آبشار است. توده یخ در پیش زمینه با آنکه فضای زیادی را اشغال کرده چندان حائز اهمیت نیست. خطوط نیز در این عکس اهمیت ویژهای دارند که از آبشار به سمت توده یخ و آسمان کشیده شده است.
مثال 3:
در اینجا هیچ جرمی وجود ندارد، هیچ توده متمایزی دیده نمیشود. تنها خطوط هستند که حرکت، رنگ، بافت و نور در تصویر را ایجاد کردهاند. در واقع ماهیت شاخهای این خطوط، کمبود تودهها را به خوبی جبران کرده است.
هر آنچه گفته شد تمرینی برای تقویت دید عکاسانه بود. توجه به خطوط و اجرام (اشکال انتزاعی) و داشتن چنین دیدگاهی، به شما در ترکیب بندی عکسها در هنگام عکاسی منظره بسیار کمک میکند.
ایجاد تعادل در وزن عکس
هنگامی که یک عکس، متعادل و زیبا به چشم میآید، توضیح این که چه چیز در کادربندی باعث این امر شده، سخت میباشد. اگر به منشاء و ماهیت این درک شهودی پی ببرید، دید شما توسعه مییابد و بهتر میتوانید در تصویر تعادل ایجاد کنید. هنگامی که با مفهوم تعادل در عکس آشنا شوید به جای فکر کردن به ترکیب بندی، آن را احساس میکنید.
وزن ترکیبی
هر توده در عکس، بسته به اینکه چقدر وزن دارد و چه مقدار چشم بیننده را به خود جلب میکند، دارای اهمیت است.
وزن هر توده به عوامل مختلفی بستگی دارد. اولین چیزی که به ذهن میرسد اندازه آن است. سپس جزئیاتی که توده دارد و اینکه چقدر از لحاظ بافت یا رنگ با محیط اطراف خود تفاوت دارد.
برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید. در این عکس ابتدا تودهها را مشخص میکنیم. تودههای بلوک یخی در پیش زمینه و بخش روشن آسمان در پس زمینه. اما چرا تودهها به این شکل در عکس چیده شدهاند؟ چرا توده یخ به سمت چپ و بخش روشن آسمان به سمت راست متمایل است؟ اگر محور میانی عکس را مشخص کنید، متوجه میشوید که توده پیش زمینه فقط اندکی خارج از مرکز است. در حالیکه سوژه پس زمینه دورتر از مرکز است.
به مثالی دیگر توجه کنید که کمی پیچیدهتر است. در این عکس دو توده در پیش زمینه و دو توده در پس زمینه قرار دارند. با رسم محور مرکزی در این عکس، میبینیم توده سنگین در قسمت چپ نسبت به مرکز قرار گرفته است. بنابراین برای ایجاد تعادل، توده های موجود در سمت راست باید گشتاور کافی (ضرب جرم و فاصله از محور مرکزی) داشته باشند. یک قانون خوب برای حفظ تعادل در ترکیب عکس، داشتن تعادل گشتاورها حول محور میانی تصویر است.
چه عواملی وزن تودهها را تعیین میکنند؟
در این بخش با ذکر مثال به بررسی عوامل تاثیرگذار بر وزن توده ها در ترکیب بندی عکس منظره می پردازیم.
اندازه توده
هر چه جرم در کادر اندازه بزرگتری داشته باشد، وزن آن در مقایسه با سایر عناصر با ویژگیهای مشابه بیشتر میشود. در تصویر زیر کوه سمت چپ به مراتب بزرگتر از سمت راستی است. با توجه به اینکه هر دو کوه خواص مشابهی دارند، وزن کوه سمت چپی بیشتر است. برای ایجاد تعادل کوه سمت راستی باید نسبت به محور میانی در فاصله دورتری قرار گیرد.
عوامل دیگر
در عکس دیگر جرم سمت راستی از جرم مرکزی بزرگتر و جرم مرکزی از سمت چپی بزرگتر است. همانطور که میبینید این اجرام خواص مشترکی دارند، بنابراین به نظر میآید جرم موجود در سمت راست، وزن بیشتری نسبت به سایرین دارد. پس علت اینکه جرم سمت راست و چپ هر دو به یک فاصله از محور مرکزی قرار گرفتهاند چیست؟ جرم سمت چپی نسبت به اطراف خود برجستهتر است. رنگ تیرهای دارد و بافت آن خشن است، در حالیکه دریاچه نمک پیرامونش رنگ روشن و بافتی نرم دارد. بنابراین با وجود اندازه کوچک وزن زیادی دارد و نسبت به جرم سمت راستی برجستهتر است.
در مثالی دیگر که در زیر مشاهده میکنید، سه توده مهم وجود دارد که در شکل مشخص شده است. مرکز تودهای که در پیش زمینه قرار دارد دقیقا روی محور میانی است. بنابراین کاملا در تعادل قرار دارد. دو توده موجود در پس زمینه چطور متعادل میشوند؟ توده سمت راست کوچکتر است ولی جزئیات بیشتری داشته و سنگینتر است. بنابراین باید نزدیکتر به محور میانی قرار گیرد تا بتواند توده سمت چپ (کوه) را متعادل کند.
فضای منفی در ترکیب بندی
پس از صحبت درباره عناصر ترکیب بندی (اجرام و خطوط)، تاثیر وزن اجرام در ترکیب بندی و عوامل موثر بر وزن جرمها، وقت آن است که درباره نقش فضای منفی در ترکیب بندی در عکاسی منظره صحبت کنیم. فضای منفی قادر است یک عنصر را برجسته کند و از سایر عناصر جدا کند. فضای اطراف یک عنصر نه تنها بر خود آن، بلکه بر میزان فضایی که برای عناصر دیگر برای حفظ تعادل نیاز داریم تاثیر میگذارد.
تعیین فضای مورد نیاز
آنچه که میزان فضای مورد نیاز در اطراف یک عنصر را تعیین میکند ویژگیهای آن عنصر است. هر چه وزن یک عنصر بیشتر باشد،به میزان فضای بیشتری میان خود و دیگر عناصر نیاز دارد.
در عکس زیر اژدهای گدازه دو سر یک عنصر بسیار سنگین است و به فضای زیادی در اطرافش نیاز دارد. اگر کادر این عکس بستهتر بود تصویر اصلا جذابیت نداشت.
استفاده از فضای منفی برای افزایش تعادل
با کنترل فضای منفی به روشهای مختلف، میتوان تعادل را در ترکیب بندی یک عکس منظره بهبود بخشید. بهتر است با ذکر مثال به این مساله بپردازیم.
فاصله از سمت راست درخت تا لبه سمت راست برابر با فاصله سمت چپ سنگ تا لبه قاب است. از طرفی فاصله از لبه بالا و پایین قاب یکسان ولی برعکس است. این تقارن به ایجاد تعادل کمک میکند.
در عکس سمت چپ تکههای یخ بسیار به همدیگر شباهت دارند. بنابراین فضای منفی بین آنها مشابه است. تکههای یخ جلویی بسیار بزرگ هستند و به فضای بیشتری نیاز دارند. همچنین میبینید فاصله بین دو جرم پیش زمینه از کنارههای قاب با یکدیگر برابر است. فاصله آنها از لبه پایینی نیز با فاصله جرم پس زمینه از لبه بالایی یکسان است.
در عکس سمت راست، هم توده ها و هم فضاهای منفی در تعادل هستند. فاصلههای مشابه زیادی بین عناصر مختلف با یکدیگر و با لبهها وجود دارد.
سخن پایانی
مطالب ذکر شده، ترجمه خلاصه ای از سه مقاله آقای Erez Marom، عکاس طبیعت حرفهایست که در سایت Dpreview منتشر شده. او تجربیات خود را در زمینه ترکیب بندی در عکاسی منظره به اشتراک گذاشته و با ذکر مثالهای متعدد به خوبی در این باره صحبت کرده است.
میتوانید اصل مقالهها را از طریق لینکهای زیر مطالعه کنید:
ترکیب بندی در عکاسی منظره – بخش 1: جرمها و خطوط/ بخش2: تعادل در وزن/ بخش3: فضای منفی
نکته قابل توجه در عکاسی منظره این است که علاوه بر دانستن نحوه صحیح ترکیب بندی، داشتن تجهیزات مناسب نیز ضروری است. دوربین و لنز مناسب و با کیفیت، سه پایه ای که در طبیعت کارایی خوبی داشته باشد و حتی کیفی مناسب برای حمل تجهیزات، مواردی هستند که باید در نظر بگیرید.
در سایت نگاه شاپ دستهبندیی با عنوان کیف و سه پایه وجود دارد که با جستجو در میان محصولات متنوع و با کیفیت میتوانید خود را برای یک پروژه عکاسی منظره حرفه ای تجهیز کنید. همچنین اگر به دنبال انتخاب دوربین و لنزی مناسب هستید از طریق سایت یا به صورت حضوری می توانید از مشاوران حرفه ای در مجموعه نگاه شاپ کمک بگیرید.
ممنون برای نگارش مقاله های مفید