کتاب شناخت عوامل نمایش

کتاب شناخت عوامل نمایش

مقدمه
نمایش در وسیع ترین مفهوم خود بر دو عامل حرکت و صدا استوار است؛ این هر دو، در طول زمان، پابه پای هم پیش آمده، تأثیراتی بر یکدیگر گذاشته، تحولاتی را گذرانده اند. زمانی یکی بر دیگری تفوق یافته، در شرایطی دیگر عکس آن مصداق پیدا کرده است؛ نهایت آنکه با تلفیقی متعادل و معقول، از شکلی ساده و ابتدایی – که برآورنده نیازهای روزمره آدمی بوده است – به ساختمانی سخت پیچیده و متعالی دست می یابد که بازتابی از علو طبع و بازگو کننده خصال آدمی در نبرد بی امانش بر ضد جهل و نادانی و نشانی از آرزوهای بی انتهای او در طی مراحل عالی انسانی است.
در گذر از پستی و بلندی و پیچ وخمهای فراوانی که، نمایش طی آن هستی خویش را قوام می بخشد و آیینه ای تمام نما از رفتار و کردار آدمی می گردد، چه بسیار شایبه هایی که بر دامنش می نشیند ولی به مرور زمان، با صیقل طبع زیباپسندان و اندیشه والای متفکران، رنگ بد ذوقی و ننگ کژاندیشی از آن زدوده می شود؛ عناصر بدیع و لمعان متعالی اش در هم می آمیزد؛ از هر قوم و عشیرهای خصیصهای وام می گیرد و در گردش درنگ ناپذیر خود از در زمینی به سرزمین دیگر، بر جوهری بی همتا دست می یابد که طی هزاران سال جوشش هستی آفرین خود، چون خورشیدی فروزان، با مشعلی از معارف بشری، بر تارک پدیده های ذوقی آدمی می درخشد. درک این تحول هنگامی میسر می شود که سرچشمه های آن را باز جوییم و به غور در اساسش بپردازیم. در جست وجوی ریشه های نمایش و تفکیک عوامل آن، بی گمان نیازمند آنیم که به رغم شناختی کلی و درکی متعارف که از لفظ نمایش داریم، تعریفی نسبی از آن به دست آوریم تا بر بنیاد آن به تجزیه و تحلیل موارد مختلفش بپردازیم و مقام هر جزء را در ارتباط با سایر اجزا بسنجیم و تأثیر متقابل آنها را بر یکدیگر مشخص کنیم.